RSS feed
Comments Feed

سايت‌هایی که می‌‌بینم:

The NY Times
Slashdot.org
kurzweilai
The New Yorker



نوشتن نیکوست و تفکر نیکوتر.
-هرمان هسه


صفحه‌ی اصلی آرماتيل


Friday, May 09, 2008

[+]  در درون پوسته

کاری در یک سازمان دولتی داشت. کاری که تا موقع استراحت ظهر تمام نشد.
منتظر؛ لمیده است روی یکی از صندلی‌های کنار راهرویی که دو طرف‌اش را سرتاسر صندلی چیده‌اند.
و حالا که صندلی‌ها پر شده‌اند کسانی که روی فن‌ها نشسته‌اند نگاه‌هشان را می‌چرخانند تا جای کسی که برخاسته را بگیرند.
راه‌رویی‌ست با سفقی بلند.

با خانم این دستی صحبت کوتاهی رد و بدل می‌‌کند و دسته‌ی کاغذی را که در همین حین کمی آن‌طرف‌تر زیر پای عجول کسانی که دیر رسیده‌اند، پخش می‌شود؛ نگاه می‌کند.
از آقای این دستی که حالا مکالمه‌ی تلفنی‌اش -که چندان هم خوشایند نبود- تمام شد، سؤالی می‌پرسد.
با دختری که روبرو نشسته چند نگاه رد و بدل می‌کند.
کسانی که دیر رسیده‌اند، هنوز در تلاطم‌اند.
از کنار بطری آب که تازه خالی‌اش کرده، کتاب کوچکی بیرون می‌آورد و صفحه‌ای را که نشانی در آن میان قرار دارد، باز می‌کند.
«... مولکول‌ها تغییر می‌کنند،‌ سلول‌ها می‌میرند. اما آگاهی، در برابر مرگ ماده‌ای که بر آن سوار است دوام می‌یابد. ...»

پایین سقف سکوت سنگینی حاکم است. انگار دنیایی‌ست جدای از هیاهویِ در جریانِ فاصله‌یِ دو متری از کف زمین.
آن بالا همه چیز ساکن است.
و چقدر ما محدودیم؛ تمام رشد‌کردن‌مان، روابط‌‌مان، تجربه‌های‌مان، ترس‌های‌مان، آرزو‌های‌مان، نقش‌های‌مان، شکست‌ها و موفقیت‌مان در همین فاصله‌ی دو‌سه متری شکل می‌گیرد.
و هر چه قدر هم که وسیع باشد، تمام اتمسفری که زندگی‌مان در آن جریان دارد، مانند حرکت در میان پوسته‌ی نازک پیازی‌ست که روی یک توپ تنیسِ آبی رنگ کشیده شده است.
و چه امکان وسیعی‌ست؛ چه دل‌بسته‌کننده.

Labels:

By Armatil at 5/09/2008 04:23:00 PM  ||   link to this postˆ  || 



:نظرشما

__


Best viewed in 1024x786
This page is powered by Blogger. Isn't yours?

وبلاگ‌هايي که می‌‌بینم، یک نگاهی بیندازید



آرماتيل را به ليست خود اضافه کنيد.
[+]footer

All rights reserved for Armatil.com © 2003~2006