RSS feed
Comments Feed

سايت‌هایی که می‌‌بینم:

The NY Times
Slashdot.org
kurzweilai
The New Yorker



نوشتن نیکوست و تفکر نیکوتر.
-هرمان هسه



نقل مطالب اين وبلاگ با ذکر منبع آزاد و استفاده از آن‌ها در جاي ديگر منوط به بيداري وجدان و کسب اجازه است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?


Sunday, March 18, 2007

[+]  گامپ‌گونه

به یاد می‌آورم تمام اتفاق‌های مهمی که در زندگی‌ام رخ داده زمانی بوده که برای انجام دادن کاری مهم تلاش نمی‌کردم.

*: گامپ

By Armatil at 3/18/2007 06:09:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


Saturday, March 17, 2007

[+]  بوی تازگی

نمی‌دانم به چه مناسبتی، ولی این پسر دوست‌داشتنی سیاه و شیرین*‌؛ در مورد دکلمه/شعری نوشته با نام «ضد‌آفتاب بزنید» که يادآوری‌اش حسابی چسبید.
بوی زندگی، طعم شکلات، بوی قورمه‌سبزیِ گرم و تازه، بوی چمن‌تازه زده شده و بوی شامپوی بچه از این نوشته فوران می‌کنه! هم ترجمه‌‌ای که سیاه گذاشته زیباست و هم اصل‌اش همراه با موزیک که لینک داده.
خلاصه پیشنهاد می‌کنم از دست ندهید‌‌ که قابلیت ساختن یک روز کامل را دارد! ممنون‌ام سیاه جان.

"Brother and sister together we'll make it through, Someday a spirit will take you and guide you there I know that you're hurting but I've been waiting there for you and I'll be there just helping you out whenever I can..." Everybody's Free, Everybody's Free To Feel Good!



*: هنوز هم فکر می‌کنم کسی که این وبلاگ را می‌نویسد یک چیزی‌ست شبیه آن عروسک‌های کوچک فسقلی بانمکی که سر تا پایشان سیاهِ کاکائویی‌ست!‌

By Armatil at 3/17/2007 12:48:00 AM  ||   link to this postˆ  || 


Wednesday, March 14, 2007

[+]  برای تمامیت

هفته‌ی قبل آخرین جلسه‌ی کپسول ادونس هم تمام شد و بدین ترتیب آخرین جلسه از کلاس‌هایی که از نیمه‌ی دی‌ ماه سرگرم‌شان بودم به اتمام رسید. ادونس ۱۲(+) و سدونای ۱۴(+) تمام شد؛ با همه‌ی دوستان عزیزی که پیدا کردم و فرصت نشد با برخی کامل شوم، دوستی‌های عزیزی که به این راحتی‌ها گسستنی نیست. دوستان عزیزم، بسیاری از آنچه در این دوره‌ها به دست آوردم به خاطر بودنِ‌ شماها بود. از همه‌ی شما ممنون‌ام و از استادهای عزیزم.

و اکنون با انبوهی از تمرین‌ها و تکلیف‌های هر روزه امیدوارم بتوانم تا خرداد ماه برای دوره‌ی تمامیت آماده شوم.

By Armatil at 3/14/2007 05:53:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


Saturday, March 10, 2007

[+]  It'll Invalidate Their Entire Life's Work!

-- Do you expect that some people will read your article and think you mean that they can sit on a mountaintop and meditate to change the world around them with mind powers?

-- For the first time outside of complex mathematics, this theory explains the provocative new experiment that was just published in Science last month. This landmark experiment showed that a choice you make now can actually influence an event that has already occurred in the past.
The answer to the universe is biology.

انگار جدی‌جدی خبرایی‌ه!

By Armatil at 3/10/2007 06:37:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


Friday, March 09, 2007

[+]  عروسک‌هایمان

آبا آینده‌ای که فکر می‌کردیم فاصله‌ی زیادی با ما دارد، فرارسیده است؟
Genpet، تولید شده توسط Bio.Genical حیوانات خانگی‌ای هستند که در بسته‌بندی‌های زیبایی به فروش می‌رسند.
این حیوانات اسباب‌بازی یا روبات نیستند، بلکه حیوانات زنده‌ای هستند که تنفس می‌کنند و می‌میرند.
شرکت سازنده ادعا می‌کند که این حیوانات با استفاده از فرآیند تزریق زیگوت و ترکیب DNA از گونه‌های مختلف ایجاد شده‌اند. این همان فرآیندی‌ست که در سال ۱997، برای ترکیب موش‌ و ستار‌ه‌ی دریایی شب‌تاب استفاده شد و منجر به ایجاد خرگوش‌ها، خوک‌ها، ماهی‌ها و میمون‌های شب‌تاب شد. ( لینک در نشنال‌جئوگرافیک و لینک در USNEWS ) برای اطلاعات بیشتر در مورد ترکیب ژن‌های انسانی و حیوانی می‌توانید باز هم به سایت نشنال جئوگرافیک مراجعه کنید.

این حیوانات خانگی با طول‌ عمر یک و سه سال در بسته‌بندی‌هایی شامل یک سیستم نشان‌دهنده‌ی وضع ضربان قلب و همچنین برچسب نشان‌دهنده‌ي تازگی حیوان عرضه شده‌اند.

نکته‌ی جالب در مورد این حیوانات داشتن شخصیت از پیش‌ تعیین شده است که به وسیله‌ی کد‌های رنگی روی بسته مشخص شده:
- شخصیت قرمز: ورزش‌کار و پرانرژی
- شخصیت نارنجی: ماجراجو، بی‌پروا و کنجکاو
- شخصیت سبز: کمک‌‌کننده، موزون و آرام
- شخصیت آبی: متین و خوش‌مشرب
- شخصیت ارغوانی: معنوی و رویایی.

قبل از باز شدن بسته، حیوان در حالتی شبیه خواب زمستانی به سر می‌برد و از طریق تجهیزات نصب شده در بسته تغذیه می‌شود تا سالم و تازه باقی بماند. مدتی طول می‌کشد تا بعد از باز شدن بسته حیوان از خواب بیدار ‌شود و معمولاً اولین کسی را که ببیند به عنوان مادر خود -یا چیزی شبیه به این- تلقی نموده و رابطه‌ی ویژه‌ای با آن شخص خواهد داشت.

آنچه در بالا نوشتم از سایت محصول مورد نظر انتخاب و خلاصه‌ کرده‌ام. دو روز پیش که خبری در مورد چنین محصولی به دستم رسید به یاد افکار چند وقت قبل افتادم که می‌اندیشدم: « با وجود این‌همه تلاشی که در ساختن ماشین‌هایی با توانایی‌های ذهنی در حد و اندازه‌های انسان در حال انجام است، آیا راه نهایی چیزی جز همان روشی خواهد بود که هزاران سال است در حال انجام است؟ تولید انسان‌ها از راه آمیزش انسان‌ها!»

شما با دیدن تصویر بالا چه حسی پیدا کردید؟ یک موجود معصوم و دوست داشتنی که به عنوان بازیچه، چند روزی زندگی می‌کند و بعد از بین می‌رود. به نظر می‌رسد مساله‌ی بهره‌کشی از دیگر موجودات همان مساله‌ی صدها سال قبل است، منتها با این تفاوت که تغییرات به وجود آمده در سطح آگاهی - و شاید به خاطر فعال‌تر شدن ناحیه‌ي اعصاب آیینه‌ای/انعکاسی- دوست داریم چیزی که از آن بهره‌کشی می‌کنیم -مثلاً به عنوان یک کارگر کارهای سخت و یا مضر- از سطح آگاهی و خودانگاری پایین‌تری نسبت به خودمان برخوردار باشد تا شاید این‌گونه، ترس ناشی از امکان قرار داشتن خودمان در چنان شرایطی از بین برود.

واکنش شما در مقابل تولید چنین محصولی هر چه باشد به احتمال زیاد با واکنش در مقابل تولید روباتی که در آن فقط از پیچ و مهره و موتور و باتری و سنسور -از نوع غیر بیولوژیکی- استفاده شده است؛ هرچند هم که روبات دارای شناخت و خود‌آگاهی باشد، متفاوت خواهد بود. به نظر می‌رسد دانستن این موضوع که این حیوان با استفاده از ترکیب DNA ایجاد شده و اشراف به داشتن ریشه‌ی مشترک، باعث ایجاد همدلی/همدردی در خواننده می‌شود و حس ترحم ناشی از نزدیک بودن خطر برانگیخته می‌گردد؛ در حقیقت خواننده دل‌اش به حال خودش می‌سوزد!

به هر حال مجسمه‌سازی که این محصول را تولید کرده، در ساخت آن از لاتکس، فوم، میکروکنترلر، مدارچاپی و موتور استفاده کرده و هر کدام از آن‌ها قیمتی بین 800 تا ۱200 دلار دارد. Genpet Series 01-2005

بله، آنچه در چند پارگراف اول در مورد این اسباب‌بازی‌ها در سایت مذکور گفته شده بود واقعیت نداشته و به نظر من روشی برای تحریک تفکر در موضوع آینده‌‌ی تحقیقات بیومهندسی است. نظر خود آقای Adam Brandejs نیز جالب است ( از اینجا ببینید). با وجود اینکه چند سالی هست موجودات دست‌کاری شده در حال ساخته‌شدن هستند ( سایت شرکت GloFish را در مورد ماهی‌های شب‌تاب و همچنین سایت شرکت Allerca را در مورد گربه‌هایی با موهایی که حساسیت ایجاد نمی‌کنند، ببینید.) اما فکر می‌کنم راه زیادی تا تولید اولین موجود شبیه آنچه که در بالا توصیف شد، مانده است. با این وجود کم‌کم امکان به وجود آمدن چنین چیزی‌هایی باورپذیر می‌شود و بالطبع قوانین و مقرراتی نیز در این مورد وضع می‌شود. شاید خبری که بی‌بی‌سی پریروز در مورد قوانین اخلاقی استفاده از روبات‌ها داشت بی‌ربط نباشد.

پ.ن: از این‌ها هم استفاده شده است:‌ ( + | + | + )

By Armatil at 3/09/2007 01:17:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


Wednesday, March 07, 2007

[+]  دوگانگی

الف- فهمید‌ه‌ام «اینکه بگویم کسی را -به مناسبت رفتاری- دوست ندارم یا بدم می‌آید، هیچ معنایی ندارد». در واقع هیچ‌گاه نتوانسته بوده‌ام درک کنم که از چیزی بدم می‌آمده؛ همیشه زمانی چنان جمله‌هایی را به کار برده‌ام که علاقه‌مند -به آن رفتار- بوده‌ام اما حاضر به پذیرش این علاقه نبوده‌ام. گویا در عالمِ «بودن»‌ها این‌که چیزی نباشد معنا/اصالت ندارد؛ یا لااقل ابزارمان برای درکِ آن ناقص است. آیا می‌شود به نخواستنِ چیزی آگاه شد؟‌

ب- هر چه هست خواستن است و طلب و ...، منتها ناب بودن‌اش بعضی موقع‌ها دچار مشکل می‌شود. نمی‌دانم با چه چیزی می‌آمیزد که ناب بودن را مختل می‌کند.

ج- دوستی دارم که به دنبال رد وجود خداوند بیشتر از اغلب معتقدین به دینِ «خداوند یگانه» به دنبال نظر گذشتگان در مورد خداوند بوده و درباره‌ی این موضوع بسیار بیشتر مطالعه می‌کند و می‌نویسد! جایی خوانده بودم که «قبل از شروع تلاشِ ‌آگاهانه برای اثبات چیزی حتماً آن را قبول کرده‌ای».

By Armatil at 3/07/2007 07:29:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


Friday, March 02, 2007

[+]  Celestine

یک استاد هیچ‌گاه به تو نخواهد گفت که برای مساله‌ای که در زندگی خودت داری چه کاری انجام دهی(*)، او می‌داند که هیچ تصمیمی به اندازه‌ی تصمیمی که تو خود برای زندگیِ خود می‌گیری برای‌ات نتیجه‌بخش نخواهد بود.

استادم روزی گفت:‌ «با حل کردن مسائل‌ِ خودمان است که بودنِ خودمان را باور می‌کنیم.»


* این را از کمالِ عزیز به عاریة گرفتم.
پ.ن: فعلاً با این‌ها مشغول‌ام: The Insights

By Armatil at 3/02/2007 08:06:00 PM  ||   link to this postˆ  || 


وبلاگ‌هايي که می‌‌بینم، یک نگاهی بیندازید



آرماتيل را به ليست خود اضافه کنيد.
[+]footer

All rights reserved for Armatil.com © 2003~2006