[+]
لذتِ دیدنِ خواستن
۱- یکی از کارهایی که از صرف کردن وقتام برای آن لذت خاصی عایدم میشود حل کردن گونهای از معماهاست. گونهای که بشود و باید از تمام امکانات شناخته شده استفاده کرد؛ خواند و پرسید، رفت و آمد، روز و شب بهآن فکر کرد، کد نوشت، چیز یاد گرفت و در نهایت دید که جواب به یکباره از هیچ سر برمیآورد. ویژگی دیگر اینگونه از معماها آن است که واقعی هستند.
2- حس خوبیست وقتی که حل مسألهای منجر به برطرف شدن نیاز کسی میشود. اصلاً مسأله از خواستن نشأت میگیرد. خواستن واقعیست. همین که مشخص شد خواسته چیست یکپنجم از کل راه «حل» طی شده است. انگار وقتی نمیدانیم چه میخواهیم و از وضع موجود هم ناراضی باشیم شروع میکنیم به «غر زدن». البته غر زدن هم چیز خوبیست، لااقل نشان میدهد که میشود کمک کرد تا چیزی که «باید خواسته شود»، خواسته شود.
3- وقتی میشود از داخل زمین با پمپ «پول» بیرون کشید، قسمتهایی پیدا میشوند که «نیاز دارند پولشان را خرج کنند»؛ هرچند نیازهای واقعیتر زیادی هم موجود باشد. خب، بهتر بگویم: «ممکن است بترکد!».
4- اوضاع خوبیست ;)