RSS feed
Comments Feed

سايت‌هایی که می‌‌بینم:

The NY Times
Slashdot.org
kurzweilai
The New Yorker



نوشتن نیکوست و تفکر نیکوتر.
-هرمان هسه


صفحه‌ی اصلی آرماتيل


Friday, September 22, 2006

[+]  اوه، امپراتريس! دستم‌ را رها کن

آخ جان امشب از آن شب‌هاست.


او بچه مي‌خواست يا يک همچين چيزهايي. من هم آن‌زمان مشغول ساختن امپراطوري بودم و خب هنوز آهي در بساط نبود.
او رفت و ما همچنان حداقل-دوست مانده بوديم. من برايش خوشحال بودم. گاهي با هم صحبت مي‌کرديم، در مورد چگونگي پيشرفت رابطه‌اش با آقايي که بعد‌ها شوهرش شد، همان که بارها به من گفت که : «واقعاً دوست‌اش دارد.».
بعضي موقع‌ها که ضربان‌ قلب‌ام جور عجيبي مي‌شد، درست همان موقع‌ها مي‌ديدم که انگار دوست دارد هنوز کنارم باشد، و خب ما که داشتيم امپراطوري مي‌ساختيم مي‌توانستيم گاهي پياده قدمي بزنيم.
و خب، ما همديگر را مدت‌هاي زيادي بود که مي‌شناختيم. با «مردش» که کم‌کم دوست شدم، برنامه‌ي قدم‌زدن‌هاي بي‌موقع‌مان سه‌نفره و حتي چهار نفره شد.


پ.ن: عطف به آن ماجراي «لکه‌هاي خيس پايين شانه‌ي من، لکه‌هاي صورتي-قرمز، نارنجي و سياه.».
قصه‌اي که داشت نوشته مي‌شد، ولي نمي‌دانم چرا هيچ موقع دلم نخواست تمام‌ش کنم.

By Armatil at 9/22/2006 12:44:00 AM  ||   link to this postˆ  || 



:نظرشما

__


Best viewed in 1024x786
This page is powered by Blogger. Isn't yours?

وبلاگ‌هايي که می‌‌بینم، یک نگاهی بیندازید



آرماتيل را به ليست خود اضافه کنيد.
[+]footer

All rights reserved for Armatil.com © 2003~2006