RSS feed
Comments Feed

سايت‌هایی که می‌‌بینم:

The NY Times
Slashdot.org
kurzweilai
The New Yorker



نوشتن نیکوست و تفکر نیکوتر.
-هرمان هسه


صفحه‌ی اصلی آرماتيل


Friday, August 18, 2006

[+]  تحقيق علمي در کشور ما

1- کشورهاي جهان سوم و همچنين کشورهاي در حال توسعه عموماً از نظر توانايي اقتصادي آنچنان قدرت‌مند نيستند که به راحتي بتوانند بر روي برنامه‌هاي طولاني مدت سرمايه‌گذاري کلان انجام دهند. (واضح‌ه که برنامه‌ي طولاني مدت با توجه به عدم قطعيت موجود در سيستم ريسک بالايي را ايجاد مي‌کند که جبران زيان ناشي از اشتباه در برنامه‌ريزي نياز به توان بالايي داره؟‌ )

2- دانش‌هاي بنيادي و دانش‌هاي پايه‌‌اي عموماً در زماني کمتر از ده-بيست سال به صورت دانش‌هايي که سوددهي اقتصادي داشته باشند در نمي‌آيند.

3- دانش‌هايي از جنس تکنولوژي و now-how در زمان حال قادر به سودآوري کلان اقتصادي هستند. البته زمان ماندگاري سودآوري اين نوع دانش‌ها کوتاه‌ِ و رفته کوتاه‌تر هم مي‌شه و ماندن در جرگه‌ي دانشمندان اين نوع دانش‌ها نياز به شرکت فعال در بازار رقابتي و حمايت‌هاي خوب اقتصادي داره.

4- ما در طول ساليان متمادي يادگرفته‌ايم که به گذشته‌ي خود افتخار کنيم و اين نه تنها دوره‌ي آموزشي ما که پيشينيان ما را هم شامل مي‌شه. البته عموماً در شکل آموزش عمومي چيز ديگري که به آن افتخار کنيم هم ياد نگرفته‌ايم. آثار کهن ادبي،‌ معماري، هنري، جشن «دو هزار و پانصد ساله» و «هنر نزد ايرانيان است و بس» ...

5- وقتي چيزي در گذشته «بوده» و «اکنون» باعث افتخار هست، يعني «بودن» اون چيز در گذشته به زمان ما «امتداد» پيدا کرده. يعني قسمتي از بودن اون در زمان خودش باعث شده تا «بودن» اون به زمان «اکنون» کشيده بشه. يعني «جاودانگي».

6- وقتي تمامي افتخار يک ملت «جاودانه‌هاي گذشته»ي آنها باشه، و الگويي جز اون‌ها آموزش داده نشه، آيا انتظار داريم که «امروزي‌»هاي ما آرزويي جز «جاودانه» شدن داشته باشند؟

7- جاودانه شدن يعني کاري کنيم که اثر اون نه در زمان حال بلکه در زمان آينده هم وجود داشته باشه. حتي ممکنه راضي شويم در زمان حال چيزي نباشد به اين اميد که در زمان آينده «جاودانه» باشيم؛ که باعث افتخار ملت «آينده» باشيم؛ که «باشيم»! گويا اون‌طوري که ياد گرفتيم هيچ کسي نه در گذشته و نه در اين زمانه «در زمان خودش» وجود نداشته و امکان «بودن» نه در زمان حال که براي اين ملت تنها در آينده امکان‌پذير است.

8- وقتي مي‌بينيم که در حداقل صد سال گذشته هيچ کدام از صاحبان آثار هنري و ادبي و ... به جاودانگي نرسيده‌اند يا لااقل آنچنان که شايسته‌ بوده جاودانگي‌شان «تبليغ» نشده، شايد نتيجه بگيريم که «موضوع جاودان بودن» تغيير پيدا کرده باشه.

9- وقتي تصميم مي‌گيريم که زمينه‌ي کاريمان «تحقيق علمي» باشد، چه دليلي وجود دارد که زمينه‌اي را انتخاب نکنيم که امکان جاودانه شدن در آن زمينه بيشتر باشد. حتي اگر در اين سال‌ها نتوانيم براي اين زمينه در سرزمين خودمان امکان درآمد‌زايي پيدا کنيم؟

10- کجا مي‌توان در زمينه‌ي دانشي کار تحقيقاتي انجام داد که امکان سودآوري آن در حال حاضر زياد نباشد؟

11- و چرا جاودانگي؟

By Armatil at 8/18/2006 02:23:00 AM  ||   link to this postˆ  || 



:نظرشما

__


Best viewed in 1024x786
This page is powered by Blogger. Isn't yours?

وبلاگ‌هايي که می‌‌بینم، یک نگاهی بیندازید



آرماتيل را به ليست خود اضافه کنيد.
[+]footer

All rights reserved for Armatil.com © 2003~2006