[+]
Thunderstorm ...7m/s
ديدهها و شنيدهها حاکي است که به مدت دو روز در کل ساختمان کاملاً تنها خواهم بود.
باران ميبارد، هوا ابري و تاريک است.
تا ساعت دوازده شب جمعه هم اين کاري که دارم انجام ميدم رو بايد تموم کنم.
کمي هم درد دارم. از نوع درد زايماني که بخواهم بچهي تمساح به دنيا بياورم. با آن فلسهاي ...
بارانِ تند بهاري ميبارد و بند ميآيد.
و سکوت عجيبيست.
روزگاريست.
شايد بگم بچهها بيان اينجا، هرچي ميخوان داد و هوار کنن، روحشون شاد بشه.
شايد هم از اين سکوت لذت ببرم.
و شايد هر دو، يا هر سه، يا پنج.
روزگاريست.
امروز ششم فروردين است.
و سال پيش در چنين روزي، کجا بوديم و چه ميکرديم.
روزگاريست.
گير دادهام به اين Ajax.
و به PRADO
و به قانوني/اخلاقي بودن/نبودنِ سقط جنين فکر ميکنم. چند روزي ميشه که فکرم رو مشغول کرده.
به فرم و محتوا فکر ميکنم. چيزهايي گوش ميکنم که نميدانم به چه زبانيست.
دربند هم خوب بود.
آها، مسافرتي هم رفتيم که چسبيد.
سري به کلبهي قديمي هم زدم، هموني که انگشتي در سقفش دنبال سوارخي بود تا نشان دهد که از آنجا باران
ميبارد.
و مهم است که در لحظهي تحويل سال به چه کسي/چيزي فکر ميکنيم.
اوضاع خوبي است.
و روزگاري ... .
باران تندي ميبارد.
فکر ميکنم، يا شايد هم خيال ميکنم که از داخل خونه صداي شلپشلپ ميآد.